گفتگوی نفس و دل
بهداشت حرفه ای
بهداشت کامل در زندگی فردی و اجتماعی است و عمل به این توصیه های بهداشتی، ضامن سلامت فردی و اجتماعی اوست.

 

گفتگوی نفس و دل

نفس گفت :

دیری است که آدمیزاد از من غافل است ! اما من از او غافل نیستم !

دل گفت :

دیری است که آدمیزاد از من غافل است ! کاش من هم اجازه داشتم همچون تو باشم !

نفس گفت :

تو هرگز نمی توانی به سراغ آدمیزاد بروی مگر اینکه خودش بخواهد

دل گفت :

تو هر وقت که بخواهی به سراغ آدمیزاد می روی !

نفس گفت :

من دو نام مستعار دارم !

دل گفت :

آن نامهای مستعار چیست ؟

نفس گفت :

یک نام مستعار من ((دل)) است ! هر گاه آدمیزاد می گوید ((دلم)) می خواهد ! ((دلم)) نمی خواهد ! (( دلم)) رضایت نمی دهد ! ((دلم)) آشفته است ! ((دلم )) با فلانی نیست ! اغلب، از نام مستعار من استفاده می کند

و اما نام مستعار دیگرم ((خداست)) ! این یکی را بیشتر دوست دارم ! من با این نام کارهای بسیار کرده ام !

دل گفت :

دیری است که آدمیزاد از من و خدای خود غافل است ! او ((نفس)) خود را با من و او اشتباه گرفته !

نفس گفت :

دیری است که آدمیزاد از من غافل است ! او مرا با ((دل)) و ((خدا ))ی خود اشتباه گرفته !

دل گفت :

من هیچگاه آشفته نمی شوم ! من آسمانی هستم بیکران !

نفس گفت :

و خداوند مرا در شش لایه آفرید پیرامون تو ! هرگاه آدمیزاد لایه ای از مرا شناخت ، هردوی ما را بهتر شناخته !

و با هر لایه ((من)) ناپدید می شوم و ((تو)) می مانی ! ای دوست عزیز !





دل گفت :

((من)) ، ((او)) هستم . ((او)) یکتاست . ((او)) در پس پرده های ((تو)) است . هرکه ((تو)) را دید محو می شوی و آنگاه ((بیننده)) با ((دیده شونده)) یکی می شود.



صاحبدلی گفت :

هرکه نفسش را شناخت ، پروردگارش را شناخته !



و پیر گفت :

((رمز)) اصلی ((نفس)) است ! او را بشناسید !

ای ((نفس)) عزیز !

ای ((نفس)) نفیس !

تو هرگز کم ارزش نیستی !

تو رمز ورود به سرزمین ((دل)) می باشی !

و این لحظه

لحظه ی آشتی است با نفس !

او را ((ببینید)) تا ناپدید شود.



((تاریکی)) دربازه ی ورود به ((شناخت)) است . ((لائوتزو))



خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند ، آنان را از تاریکی به نور راهبری می نماید . . . (بقره 257)
 





تاریخ: شنبه 3 ارديبهشت 1390برچسب:,
ارسال توسط علیرضا مرادی , عشق خدائی
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی